امسال نوروز و بهار برای ما با سالهای گذشته متفاوت است و رنگ و بوی دیگری دارد! امسال ما با یک چشم میگرییم و با چشم دیگر میخندیم. برای عزیزانمان؛ برای گلهای نوشکفته ای که بدست سیه دلان تبهکار پرپر شدند و بخاک افتادند عزادار و اندوهگینیم . همزمان اما جنبش آزادیخواهی عظیمی که به پاس شورشگری و فداکاری و شجاعت آنها اوج گرفت را جشن میگیریم. با آنها هم عهد میشویم که خامنه ای و رژیم منحوسش را به زیر خاک بکشیم. در کنار خانواده های داغداری که جگر گوشه هایشان توسط پاسداران ظلمت و تباهی به خاک افتادند می ایستیم و به آنها اطمینان میدهیم که این جنایات را نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم. ما تا بزیر کشیدن فاشیسم ولایت فقیه و محاکمه و مجازات سران و عوامل و مجریان این جنایات از پای نخواهیم ایستاد و خواهیم جنگید
امسال در بهار پر شکوه «جنبش مقاومت» ما برآنیم تا همچنان که حافظ سروده است؛ با «دل خونین»؛ «لب خندان» بیاوریم. ما نخواهیم گذاشت که دشمن از اندوه و سوگ ما خوشحالی کند.
ما برای فرا رسیدن بهار بزرگ؛ برای تحقق بهار آزادی در ایران عزیزمان خواهیم کوشید. زن و مرد؛ پیر و جوان؛ با هر عقیده و مرام ومذهب و ملیت؛ متحد و یکپارچه به پیش خواهیم تاخت
از همبن روزن گشوده به دود
با همین دیدگان اشک آلود
به پرستو به گل به سبزه درود
به شکوفه به صبحدم به نسیم
به بهاری که میرسد از راه
چند روز دگر به ساز و سرود
ما که دل هایمان زمستان است
ما که خورشید مان نمی خندد
ما که باغ و بهارمان پژمرد
ما که پای امیدمان فرسود
ما که در پیش چشممان رقصید
این همه دود زیر چرخ کبود
سر راه شکوفه های بهار
گریه سر می دهیم با دل شاد
گریه ی شوق با تمام وجود
شاید ای خستگان وحشت دشت
شاید ای ماندگان ظلمت شب
در بهاری که می رسد از راه
گل خورشید آرزوهامان
سر زد از لای ابرهای حسود
شاید اکنون کبوتران امید
بال در بال آمدند فرود
پیش پای سحر بیفشان گل
سر راه صبا بسوزان عود
به پرستو به گل به سبزه درود
فریدون مشیری
