دیده ها، شنیده ها و نوشته ها:
عبدالستار دوشوکی
امروز (جمعه) رسانه های جمهوری اسلامی با هلهله فراوان خبر توافق نهایی ایران و عربستان برای احیای روابط دو جانبه را بعنوان نشان دهنده تغییراتی بزرگ در مناسبات منطقه و رویدادهای جهانی با طبل و شیپور اعلام کرده اند. سوال اجتناب ناپذیر این است؟ چه چیزهایی برای برپایی این عید بزرگ دو ام القرای جهان اسلام سنی و شیعه قربانی شده اند؟ توافقات پشت پرده چیست؟ چرا قبل از اعلام این “توافق قرن” تلویزیون ایران اینترنشنال در لندن به بهانه حملات تروریستی تعطیل شد؟ حملاتی که برای جلوگیری از آن دولت انگلیس که حامی عربستان و به نوعی حامی رژیم جمهوری اسلامی نیز است برای حفاظت از آن تانک و توپ مستقر کرد. گویی که توریست ها قرار بود با نفربر زرهپوش و خودروهای زرهی جنگی به ساختمان تلویزیون ایران اینترنشنال حمله کنند.
از سوی دیگر خانم رعنا رحیم پور مجری بی بی سی فارسی در توییتی تحت عنوان “خبر فوری” نوشته بود: “آفکام٬ نهاد نظارت بر رسانهها در بریتانیا به من خبر داد که ایران اینترنشنال دو هفته قبل از انتقال به آمریکا و دو هفته پس از شکایت من از گزارش سراسر دروغش، خودش مجوز پخش در بریتانیا را پس داده بود. احتمالا وکلایشان٬ مثل وکلای من٬ می دانستند خطر محکومیت و ابطال مجوز جدیست”. به باور نگارنده این خبر فوری رعنا رحیم پور را نیز باید جدی گرفت. سوال: آیا انتقال تلویزیون ایران اینترنشنال از انگلیس به آمریکا به دلیل لغو مجوز (بر اساس گفته آفکام) بوده؟ یا خطر حمله قریب الوقوع حمله خودروهای زرهی جنگی تروریست های جمهوری اسلامی به ساختمان آن؟
به خودم می گویم ای دل غافل ! چه خبر داری که در پشت پرده این دام فریب و فسون چه می گذرد. همه حواسمان به تانک و توپ های دولت فخیمه انگلیس در مقابل ساختمان تلویزیون ایران اینترنشنال در لندن بود و نمی دانستیم که در پس پرده بین ایران و عربستان به میانجیگری چین چه می گذرد؟ اکنون سیستم تلویزیون کابلی انگلستان را در خانه چک کردم. تلویزیون ایران اینترنشنال همانند تلویزیون انگلیسی زبان رژیم (پرس تی وی) و تلویزیون انگلیسی زبان روسیه () حذف شده است. در نتیجه سخن خانم رعنا رحیم پور درست است که خود تلویزیون ایران اینترنشنال مجوز پخش خودش در بریتانیا را به دلیل خطر محکومیت و ابطال مجوز پس گرفته است. یعنی اولین بار است که بنده می بینیم یک تلویزیون ظاهرا از ترس مرگ خودکشی کرده است.
در این که رسانه های سعودی, از جمله تلویزیون های تکفیری, بعنوان یک اهرم فشار برای مذاکره و تمکین مورد استفاده قرار می گیرند, هیچ گونه شک و تردیدی در کار نیست. بنده در طی سالها در این مورد مقالات فراوان نوشته و مصاحبه ها کرده ام. اگرچه بقول حافظ نه تنها پیر مُغان از روشنگری و انتقاد نگارنده ملول شد, بلکه برخی از هموطنان “داغ تر از آش” بر بنده کمان ملامت کشیدند و از ره اشتیاق و شوق مندی بی حد فحاشی نمودند. اما امروز که “ماه” ء حقیقت از پشت ابر بیرون آمده است چه سخنی دارند؟ دریغا که ما ملت ایران یکبار فریب خوردیم و عکس خمینی را در ماه دیدیم ـ آن هم در پشت ابر شریعت اسلام. زیرا می خواستیم ببینیم. زیرا هوشیار نبودیم. آیا بعد بیش از ٤٤ سال عاقل تر و بالغ تر شده ایم؟ آیا شده ایم واقعا؟ اما بنده معتقدم در عصر فریبکاری همگانی، گفتن حقیقت حرکتی اخلاقی و ملی است. بگذارید صادقانه و عامیانه بگویم, برای من بلوچ ء سُنی مذهب ایرانی که با رفتارهای شبکه های تکفیری مورد حمایت کشورهای عربی آشنا است, مخالفت با شیوه های “یک کلاغ چهل کلاغی” تلویزیون ایران اینترنشنال از منظر پرنسیب و دورنمای استراتژیک و راهبرد منافع ملی بوده است که امروز حقیقت و حقانیت آن ثابت شده است.
کلام آخر:
حدود ۵۵ سال پیش که به تنها مدرسه چابهار (دورافتاده ترین شهر ایران) نزدیکی خونونم رفتم, در دبستان یاد گرفتم که باید دو دو تا را جمع کرد تا “چهار” شود. چی می گفت, من نمی دانستم. اما امروز بعد از ۵۵ باید متوجه شد و درک کرد که معنی این “معادله” یا “جمله” چیست. یا وگرنه اگر ما ایرانیان آن را درک می کردیم بعد از بیش از سه هزار سال تاریخ در ته جدول آمارهای و رده بندی های سازمان ملل و بقیه شاخص های بین المللی نمی بودیم. ملکالشعرا بهار می گفت:
جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم / با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست / از ماست که بر ماست
ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم / تا روز نخفتیم
وامروز بدیدیم که آن جمله معماست / از ماست که بر ماست
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن